KO LAN - جایی که باد آفتابی زندگی می کند

Anonim

Sulfting در پیشبرد اینترنت برنامه ریزی کشتی شهرداری به جزایر، در یک روز ما یک سفر به بهشت ​​را برنامه ریزی کردیم. عکسهای ارسال شده توسط گردشگران منافع ما را گرم کرده اند و هزینه های کم بلیط در جاده ها را افزایش داده است. سفر ما با این واقعیت آغاز شد که ما خوابیم و متوجه شدیم که هیچ وقت برای نگاه کردن به "Tuk-Tuk" وجود نداشت - یک نوع حمل و نقل تایلندی تایلندی، که در آن مسافران در بدن کامیون کوچک حمل می شوند، به سرعت یک تاکسی را به دست آوردند . راننده تاکسی به زبان انگلیسی و نیمه روباه، Polnameks بسیار ضعیف صحبت کرد، ما به او توضیح دادیم که ما می خواهیم به ایستگاه دریایی برویم تا به کشتی شهرداری برویم تا به جزیره KO LAN برویم. به احتمال زیاد، از همه موارد فوق، Tapet دقیقا Ko Lan را درک کرد و کشتی راست دست خود را در امواج گل آلود به طور عمده توسط حرکت موتور سیکلت پاتا رانندگی کرد. او هوشمندانه موتورسیکلت ها و دوچرخه سواران را قطع کرد و راه خود را با مطبوعات با اعتماد به نفس Klasson راه اندازی کرد. در حال حاضر پیش رو بود که یک اسکله را جعل کرد، که در آن سه کشتی کشتی ایستاده بود. راننده تاکسی نیز مطمئن است و چگونه به نظر می رسید به من اضافه کردن یکی دیگر از Glakka پرواز به یک کیلومتر مارینا و شروع به خوشحالی به سمت کشتی حرکت کرد.

KO LAN - جایی که باد آفتابی زندگی می کند 9748_1

من متوجه شدم که علاوه بر ما، ماشین های دیگر در دریای طولانی وجود نداشت. شاید تنها یک جنبش عابر پیاده وجود دارد، زیرا همه گردشگران دیگر به دو نفر منتقل شدند. راننده به طرز شگفت انگیزی به یکی از سه کشتی متصل شد، چرا این بود که این امکان وجود دارد که متوجه شویم، به رغم این واقعیت که Tapet ظاهرا هنوز می خواست چیزی را برای ما توضیح دهد. غرق شدن با چای سخاوتمندانه، ما کشتی را تکان دادیم. بلیط به جای 80 روبل هزینه به دلایلی 170، اما در آشفتگی ما به آن توجه نکردیم. کشتی با 60٪ پر شده بود.

KO LAN - جایی که باد آفتابی زندگی می کند 9748_2

زمان عزیمت نزدیک شد، اما کاپیتان ما به نظر می رسد به منظور تمیز کردن. او به عنوان یک آبجو نگاه کرد و ما این تصور را داشتیم که در حالی که او به این ترتیب "مزاحم" نخواهد داشت، ما هیچ جا شنا نمی کنیم. به هر حال، به بسیاری از هموطنان هموطنان ما در این روز صبح به همان اندازه غیر ممکن بود. کاپیتان توسط عبارات دختران روسی بسیار سرگرم شده بود: "بیایید برویم!" و او با خوشحالی تکرار شد "رفت، رفت و رفت". بعدا متوجه شدیم که این عبارت را می توان از تایلندی در مورد چگونگی رفتن به سمت چپ ترجمه کرد. که ما به عنوان یکی از کشتی ها در زمان برنامه ریزی شده از اسکله ها دیدیم. این یک کشتی شهرداری بود. حالا همه چیز را درک کردیم و از راننده تاکسی سپاسگزاریم، که ما را به یک کشتی تجاری گران تر تبدیل کرد. شهرداری به طرز باور نکردنی توسط Thais غرق شد، که این کشتی تنها ابزار برای رسیدن به محل اقامت یا کار است. مردم بر روی گرما تحت فرآیند تازه کار خورشید ایستادند، در میان محلی، من متوجه شدم که چند گردشگر ناراضی که به بخار شهرداری روشن شده اند. ناامیدی در 10 دقیقه، ما به راحتی کشتی های بیش از حد را از بین می بریم و برای چند جزیره به KO LAN وارد شدیم. قایق های سنتی تایلندی با موتورهای دور به کشتی های ما آمدند و مردم شروع به دقت از کشتی در آنها شروع کردند، بر خلاف امواج قوی.

KO LAN - جایی که باد آفتابی زندگی می کند 9748_3

Toochasts، ما یک نقاشی بهشت، دریای آزاد، شن و ماسه سفید و درختان نخل را دیدیم - همه چیز به عنوان تبلیغات با یک جزیره بهشت. Sun Loungers، نصب شده برای یک کافه، تقریبا همه خالی بود. ما صندلی های عرشه را انتخاب کردیم، و یک موسسه ای بود که باید تمام روز بخوریم و بخوریم.

KO LAN - جایی که باد آفتابی زندگی می کند 9748_4

نقشه برداری این جزیره، ما شاهد آن بودیم که از ساحل در داخل ساحل، یک جاده خاکی هدایت می شود، اتومبیل ها مشاهده نمی شد، تنها یک جفت از اسکوتر های تک پخته شده بر روی گرما. ما ناهار را با یک سوپ غذاهای دریایی خوشمزه و گوشت کبابی، نوشیدن آن با یک آبجو محلی داریم. برای دسر خوردن بستنی میوه خوشمزه. در اینجا یک سفارش بازرگانان کمتر از ساحل در پاتایا است.

KO LAN - جایی که باد آفتابی زندگی می کند 9748_5

کشتی ها و پس از آن قایق ها همه مسواک زدند و گردشگران را به ارمغان آوردند. تمام روز ما زیر چتر بودیم، فقط برای بررسی جزیره یا شنا در دریای ملایم و تمیز رفتیم، اما در شب هنوز سوزانده می شود. بله، درست زیر چتر - این پدیده یک باد آفتابی نامیده می شود و به طور کلی خورشید در تایلند بسیار فعال است، مراقب باشید. بازگشت به دست آوردن به عنوان آن تصمیم گرفت، ما چیزها را جمع آوری کردیم و به قایق هایی نزدیک شدیم که ما را به اولین کشتی معکوس بردیم. در حال حاضر یکی دیگر از، اما حداقل یک کاپیتان سرگرم کننده به فروش می رسد آبجو، جوک زده به عنوان او می تواند در تایلندی، و قبل از پاتیا او خود را، قایق خیلی عصبانی بود، که ما فکر می کردیم ما به نوبه خود و در حال حاضر موافقت کرد تا صعود را به دست آورد. اما همه چیز هزینه می شود، بیرون رفتن با کفش، ما از اسکله به سمت چپ رفتیم و به زودی در McDonalds عزیزم نشسته ای نه چندان دور از خیابان راه رفتن.

ادامه مطلب