Halkidiki: کاج، گربه ها و آب "شیشه"

Anonim

نخستین بار در یونان فرصتی برای دیدار، البته در Chalkidiki داشت. زمان کمی برای فکر کردن در مورد جمع آوری اطلاعات نیز وجود داشت، تجربه بازدید از کشور - نه، بنابراین خوشبختانه به کاساندرا موافقت کرد. چه کسی نمی داند - این انگشت چپ است. علاوه بر این، همسر به طور عمده می خواست به تمدن نزدیک تر شود. من می ترسم خسته شدم این سفر در پایان ماه اوت کاهش یافت - آغاز ماه سپتامبر. راست زیر بسته شدن فصل. به هر حال، بسیاری از هتل ها در این نقطه قبلا "ذوب شده" بوده اند. البته، مردم، کمی، حتی برای کاساندرا (من پس از آن محبوبیت مسیر را بررسی می کنم)، و بیشتر در جنوب از انگشت - کمتر.

قیمت ها، آنها می گویند، همچنین کمی در مغازه ها و مغازه ها خوابید. دریا به طور کامل گرم بود، گاهی اوقات - مانند جفت شیر. آه، این دریا است ... اروپای غربی تقریبا ایستاده بود. رنگ آب فوق العاده است، به خصوص اگر شما با ارتفاع بالا نگاه کنید. شفافیت کامل است، بنابراین صحبت کردن، "جزیره". پایین می تواند هر دو از طریق شیشه ای کریستال تمیز، هر پببل، به رغم عمق متر در 5-7، دیده می شود، از آن که احساس فریبنده ای است که شما در آب کم عمق شنا می کنید. ماهی شناور خاکستری، کمی بیش از پاهای خود را وصل کنید. ساحل کاساندرا در نزدیکی هتل:

Halkidiki: کاج، گربه ها و آب

به عنوان مثال، در مکان های وحشی، در ساحل غیرقانونی Sithonia، ممکن بود دنیای زیر آب دریای اژه را در تمام شکوه خود تماشا کنید: ستاره ها، جوجه های جوجه کشی، مرجان ها، برخی از شاخک ها، حیوانات غیر قابل درک که به سنگ در ساحل پایبند هستند . من مجبور شدم جایی را انتخاب کنم که پا را به صورت تصادفی بر روی کسی انجام ندهم. Sithonia Shore:

Halkidiki: کاج، گربه ها و آب

اما آب و هوا مبهم بود. در بعد از ظهر همیشه آفتابی بود، من نمی توانم باران را به یاد داشته باشم، ابرها چند بار بودند. عمدتا 28-30 درجه است. من حتی می توانم در ساحل گرم شوم. برخی از باد های قوی در اینجا، به همین ترتیب، هیچ مکان وجود ندارد. اما شبها سرد بود: جین لباس پوشیدنی، کفش های کتانی، کتانی. شاید این در ماه سپتامبر این قانون است. اگر چه محلی گفت که چند روز قبل از ورود ما گرمای 35 تا 38 درجه بود. من به آن نیاز ندارم، اما من می خواهم شب را گرم کنم.

به ورود ما، تمام سر و صدا به پایان رسید، باشگاه های محلی کاشته شدند، آرام و آرام بود. ما توسط دریا، گشت و گذار نادر (شهاب سنگ ها، تسالونیکی)، سفر به کشتی در امتداد ساحل و پیاده روی به کالیفه همسایه بودیم. در این شهر ما به طور عمده برای محصولات در سوپرمارکت، که در انتهای کالیفیا و سوغاتی قرار دارد، رفتیم. شراب، ماست، میوه خریداری شده در سوپرمارکت. بنابراین 1.5 برابر ارزان تر از کنار هتل بود. روستا پر از میخانه ها و آپارتمان ها است، همه چیز به وضوح برای گردشگری تشدید می شود. در مغازه ها فروش شراب، Metaxis، شمع خانگی، روغن، گلدان و سطل زباله های ساحلی (حوله، شیل، لباس شنا). من ماشین های اجاره اتومبیل، بزرگ و اسکوتر را دیدم. محل ناز، تمیز، به خوبی نگهداری: تمام خانه های سفید، با سقف قرمز. من نمی دانم چگونه در فصل، اما در اوایل ماه سپتامبر چند بود. زیر کوهستان دریا نیز هتل ها، سواحل وجود دارد.

Halkidiki: کاج، گربه ها و آب

زیتون های بسیار چشمگیر قدیمی که در قلمرو تقریبا هر هتل رشد می کنند. یونانیان نگرش خاصی نسبت به این درختان دارند. آنها به آنها احتیاج دارند، امن، محافظت شده است.

خوب، گربه های همه جا در نوار اشتباه "مست" نوار. جالب توجه است، هر کسی آنها را تغذیه، به جز گردشگران؟

بسیاری از چیزهایی که من با طعم ها ارتباط دارند. بنابراین کاساندرا توسط مخلوطی غیر واقعی از طعم های سوزن، گل رز هتل های دریایی و متر به یاد میآید. فقط برای این که قبلا می خواهید دوباره برگردید.

از منفی: برای من خیلی زباله. نه، من با روسیه مقایسه نمی کنم. اما پس از ایتالیا و اسپانیا زباله در بوته، در جاده ها عجله به چشم. در سواحل نیز معاملات بیشتری برای استفاده استفاده می شود. یا فقط sift نیست اما ظاهرا یونانیان، ظاهرا عادت ندارند.

این تصور هنوز این تصور بود که این یک ملت بسیار تنبل و غیر تاریخی است. هنوز تکان نگیرید - چیزی را صبر نکنید. در کنترل پاسپورت در هنگام ورود روشن شد. پوفیگرایی جهانی اتفاق می افتد.

ادامه مطلب