مالت برای سه روز

Anonim

شوهر من و شوهرش تعطیلات سال نو طولانی را داشت، که ما را تنها یک تفکر به ارمغان آورد - چه باید در خانه انجام دهیم؟ و به محض اینکه بلیط های کاملا ارزان قیمت به مالت در تاریخ های بسیار مناسب برای ما، ما دیگر به آنها فکر نمی کنیم. جزیره کوچولو کاملا جذاب است، که تقریبا هیچ اطلاعاتی در مورد آن وجود ندارد، اما ما هنوز یک و نیم ماه پیش رویم تا هزینه های پیش رو داشته باشیم. بنابراین ما تصمیم گرفتیم برویم.

ما در ماه 23:30 به پایان رسید - در 23:30، و آخرین اتوبوس از فرودگاه 15:00 است. هتل در اصل به ما یک انتقال برای 25 یورو ارائه داد، اما ما شمارش کردیم که برای 10 کیلومتر از قیمت گران بود. بنابراین، آنها دستور دادند و تصمیم گرفتند، در مواردی که ما یک تاکسی دریافت کنیم. ما توسط شرکت هواپیمایی Ryanair پرواز کردیم و مجله هایی را که در آن ما را از طریق انتقال و به فرودگاه کشف کردیم، فرستادیم. این بسیار راحت بود، زیرا ما توانستیم بلیط انتقال را به طور مستقیم در هواپیما خریداری کنیم و بسیار ارزان تر بود.

این هتل در پیشبرد بوته رزرو شد. این متوسط ​​است، اما کاملا برای سفرهای اطراف این جزیره واقع شده است. همه چیز در نزدیکی است - اتوبوس متوقف می شود و بخار در Valletta. بله، چنین نگاهی از بالکن، که می تواند تمام کاستی های این هتل را ببخشد. به نظر می رسد به کلیسای مادر کرمل خداوند، که مشخصه مالت، تقریبا مانند کف دست به طور مستقیم از بالکن ما بود.

مالت برای سه روز 32026_1

در صبح، به محض اینکه ما صبحانه بودیم، بلافاصله به دیدار با Valletta رفتیم. این عالی است که راهپیمایی نزدیک بود، بلیط ها را خریداری کرده و در کشتی نشسته بود. از کشتی، فورت مانوئل قابل مشاهده بود، که در بازی Thrones مورد استفاده قرار گرفت. بله، ما با آب و هوا بسیار خوش شانس هستیم - آسمان آبی، دریا، خورشید روشن است! زیبا. Valletta یک شهر قلعه است، دارای قدرت دیوار است که از سنگ آهک طلایی، برج های گارد، حوضچه های سنگی، دفاعی های دفاعی و غیره گذاشته شده است. خیابان های باریک شهر عمود بر یکدیگر هستند و با هر یک از آنها تقریبا همیشه دریا را دیده اند. و ما متوجه شده ایم که گوشه های بسیاری از دکوراسیون های ساختمان از مجسمه های Saints. و بالکن های پیچیده و دکوراسیون سال نو در همه جا چیست؟ بنابراین شهر در شب به سادگی به افسانه تبدیل می شود، به طوری که Valletta کوچکترین سرمایه در اروپا است.

کلیسای جامع سنت جان، که معبد اصلی نظم مهمانخانه است. در خارج از آن بسیار متوسط ​​است، اما در داخل خیره کننده لوکس است. هنگامی که شما به آنجا بروید، شکوهی از دوران باروک به سادگی به نحوی به شما فرو می ریزد - هر جعبه در اینجا فکر می شود و در آن محل که در آن نیاز دارید قرار دارد. کف مرمر لوکس با موزاییک زیبا، سنگ های قیمتی سنگ مرمر و شوالیه نظم مالتی تحت هر یک از آنها دفن شده است. در اجاق گاز لزوما کت و شلوار و شرح زندگی او و جوایز آن، و در نتیجه حدود 380 گورهای شوالیه. با کلیسای جامع، 8 کلیسای غنی شده دکوراسیون وجود دارد، زیرا در زندگی روزمره نظم مهمانخانه ها دارای 8 زبان بود.

مالت برای سه روز 32026_2

پس از آن، ما هنوز کمی در اطراف شهر راه رفتیم و به ایستگاه اتوبوس رفتیم تا به Mdin برویم. این کوچک، دنج، طلایی با خیابان های منحنی باریک، بین فانوس های عجیب و غریب با دیوارهای زرد، آسمان آبی وجود دارد، شما می توانید درهای سنگین را با دسته های زیبا مشاهده کنید، که می خواهید نگه دارید. این پایتخت باستانی مالت بیش از 4000 سال برآورده شده است و در بالای تپه بالا تقریبا در مرکز این جزیره قرار دارد. از ساحل، فاصله تا MDINA تا حدودی کیلومتر است، به طوری که آن را به گونه ای ساخته شده است که شما می توانید هر کسی را با حمله ناگهانی از دریا حذف کنید.

در هر طرف، این شهر توسط یک دیوار غیر قابل قبول احاطه شده است، دروازه های اصلی یکی از جاذبه های اصلی شهر هستند. به هر حال، آنها نیز در بازی Thrones نیز فریاد زدند. مالتی خود را MDINA شهر سکوت را در نظر می گیرند، زیرا این یک منطقه عابر پیاده است. این بسیار آرام است، و ما با خوشحالی در اطراف خیابان های باریک راه می رفتیم، از سیستم های دیداری میدان باسنت و تنقلات بازدید کرد و همچنین قهوه را در یکی از کافه ها نوشید.

پس از MDINA، ما به تخفیف رفتیم، بر روی آن رفتیم، برخی از شیرینی ها را خریداری کردیم و سپس به نزدیکترین ایستگاه اتوبوس رفتیم تا به Dingley برویم و در غروب خورشید ببینیم. با این حال، اتوبوس ما را شکست داد، زیرا او تقریبا یک ساعت دیر شد و ما دیگر فرار نکردیم، مهم نیست که چقدر آنها سعی کردند، اما خورشید در حال حاضر پنهان بود. بنابراین ما زمان برای دیدار با غروب خورشید نداشتیم. صخره های دینگیل تقریبا با صخره های نورد با ارتفاع حدود 250 متر است، و از ارتفاع آنها، دیدگاه های بسیار خوبی را باز می کنند. این یک مکان عالی برای راه رفتن در اینجا است یا فقط روی نیمکت نشسته است. سپس بازگشت به هتل ما بود.

مالت برای سه روز 32026_3

در روز دوم، ما برای اولین بار در کشتی دوباره نشستیم و به Valletta رفتیم، در نهایت زمان برای تماشای شات تفنگ در باغ های باراک بود. ورود به سیستم، به هر حال، رایگان بود و در این زمان ما به طور دقیق موفق به گریه بود. با این حال، تنها یک شات شنیده می شود، آنها همیشه دو اسلحه را شارژ می کنند، خوب، شما هرگز نمی دانید که ناگهان اتفاق می افتد.

بعد، ما در اتوبوس نشسته ایم و به شهر Marsaiskala رفتیم. این بسیار کوچک و آرام است، واقع در ساحل یک خلیج باریک و بلند، تمام زیرساخت های آن عملا در امتداد پروانه قرار دارد. این شهر به طور کلی واقعا آن را در نظر نگرفت، زیرا هدف ما حمام نمکی بود و ما بلافاصله در امتداد زمین قرار گرفتیم. ما در سراسر مسافران در شنا ها آمدیم، اما ما متوجه نشدیم.

پس از 20 دقیقه، ما به منطقه Cape رسیدیم، که در آن گروه اول حمام نمک واقع شده است. میل ما همه چیز برای از دست دادن و شنا بود، زیرا بسیار گرم بود. حمام های نمکی چنین انقباض مرطوب درست در سنگ های ساحلی هستند و آب دریا در طول طوفان وجود دارد. سپس، هنگامی که او در خورشید تبخیر می شود، نمک در عمق باقی می ماند. چیزی شبیه به جزیره Thassos در یونان است، اما حمام از سنگ مرمر سفید وجود دارد، و در اینجا آنها طلایی زرد هستند. اما ما رفتیم و به نظر می رسید مثل پاهای برهنه راست بر روی سنگ های تاریک تاریک بود - خیلی سرد بود! ما به ایستگاه اتوبوس پابرهنه برگشتیم. پس از 20 دقیقه، ما قبلا Marsachlock بودیم.

مالت برای سه روز 32026_4

آنها کمی در امتداد خاکی راه می رفتند و بیوه در عشق با قایق های رنگی روشن با Terrests بالا افتاد - این یک نام تجاری مالتی است. آنها شبیه به Gondolas venetian هستند. و در اینجا آنها اغلب به عنوان یک تاکسی مقدماتی استفاده می شود. سپس آنها در امتداد زمین قرار گرفتند و عبور کردند، آنها از طریق مرکز رفتند و به Valletta بازگشتند. او در شب شگفت انگیز شگفت انگیز بود - بسیاری از مردم در کنار خیابان مرکزی راه می رفتند، چراغ های درخشان و موسیقی را بازی کردند.

صبح ما ایستادیم، احساس می کردم که این آخرین روز ما در مالت است. اول از همه، ما تصمیم گرفتیم صبحانه را در جایی با منظره ای زیبا که ما در واقع مدیریت کردیم، صبحانه ای داشته باشیم. سپس ما به سمت مرکز خرید رفتیم تا پنیر محلی را بخریم، به خوبی، و در راه پریدن به پل عشق. به طور کلی، روز یا بیشتر، ما در اطراف شهر راه می رفتیم، و سپس ما قبلا به فرودگاه بازگشتیم.

از آنجایی که ما یک بلیط برای شاتل بازگشت نداشتیم، فاصله حدود 10 کیلومتر رانده شد، در حالی که ایستاده در یک اتوبوس نبرد در حدود یک ساعت تمام شد. او به تمام توقف ها و تمام مکان های ممکن آمد. در فرودگاه، زمان کاملا در خروج ما بود - شراب محلی را در کافه نوشید و به هواپیما رفت. بنابراین یک جزیره کوچک در روح ما یک تمایل بزرگ برای بازگشت به اینجا پشت سر گذاشت. شاید روزی ما بتوانیم آن را اجرا کنیم.

ادامه مطلب