سفر زمستانی ما به آبخازیا

Anonim

سال نو و شوهر من و من به طور طبیعی تصمیم گرفتند در خانه ملاقات کنند، و پس از آن ما یک ایده جسورانه برای رفتن به آبخازیا داشتیم و ببینیم چه چیزی در زمستان است. در پیشبرد اینترنت در Gagra پیش رزرو شده است، و او هزینه ما کاملا ارزان است. آپارتمان دو خانواده است و برای دو خانواده طراحی شده است، اما ما بسیار خوش شانس بودیم و از آنجایی که نه فصل، ما تنها در آن زندگی کردیم.

از خانه ما اولین ماه ژانویه حدود ده ساعت صبح را ترک کردیم. تصور کنید که لذت بردن از یک مسیر کاملا رایگان است! پس از رانندگی Krasnodar، تصمیم گرفت که در هتل باقی بماند و باقی بماند، زیرا آنها پیش از این می دانستند که جاده Serpentine فردا شروع می شود و لازم بود که یک خوب بخوابیم. در حال حاضر در ورودی به سوچی، آب و هوا به طور کامل تغییر کرده است - به نظر می رسد که بهار است. در مرز دو ساعت ایستاده بود - و در اینجا او آبخازیا است!

سفر زمستانی ما به آبخازیا 308_1

در آبخازیا، ما منتظر تعجب بودیم - نه Beeline، نه TV2 در همه کار نمی کرد! این شادی است که سیم کارت MTS به قرص من وارد شده است، تنها به ما کمک کرد. اما رومینگ بسیار گران است، بنابراین اگر شما برای مدت طولانی در حال رفتن هستید، باید بلافاصله یک سیم کارت محلی را بخرید - تماس های ارزان قیمت به روسیه و خود را با خود دارد.

Abkhazia بلافاصله به ما از دوران کودکی شوروی ما یادآوری کرد - همه ی چنین پیر و شیب. بیایید به فروشگاه برویم و متوجه شویم که محدوده بسیار ناقص است. صبح من به بازار رفتم - انتخاب بیشتر وجود دارد، اما این همه گران است. بنابراین دوباره، بهتر است همه چیز را از خانه با شما بگیریم.

اول از همه، به تور جدید آتوس رفت. کوپن ها را در خیابان به هشتصد فروند در هر نفر خریداری کرد. امتیازات برای فروش چنین گشت و گذار زیاد است، قیمت ها تقریبا در همه جا هستند، اما پر کردن به عنوان معلوم شد که متفاوت است. حتی قبل از اینکه ما به آرتو جدید ضربه بزنیم، ما به طور طبیعی به تمام انواع مزه ها منتقل شدیم - عسل، پنیر، همه چیز را به طوری که همه ما آن را خریداری کردیم.

و سپس راهنمای دیگری ما را در امتداد جاده به Lohnna به ارمغان آورد - این یک معبد بسیار آرام و برخی از خرابه های خانه پیشین سابق با او است. خوب، در نهایت، ما به غارهای جدید آتون رسیدیم. همانطور که فهمیدیم، بهتر است با گروه گشت و گذار راه برویم، زیرا در تابستان دقیقا کار می کند، اما در زمستان که آنها را می داند. بله، و بلیط ها عمدتا به گروه ها فروخته می شود و سپس چه چیزی باقی خواهد ماند، پس بازدید کنندگان انفرادی.

سفر زمستانی ما به آبخازیا 308_2

بنابراین ممکن است و نه به قطار که منجر به غارها نمی شود. آنها خیلی بزرگ و زیبا هستند! و هنوز خیلی تاریک است به هر حال، آنها را فقط برای بازدیدکنندگان تنها در قرن بیستم باز کردند. پس از غارها، ما رفتیم تا راه برویم و ابتدا به چنین فوق العاده زیبا نگاه کرد و تقریبا، اما کمتر از ایستگاه راه آهن فعلی بود.

از آنجا که بازدید از صومعه ارتدوکس جدید Aphonian نیز گنجانده شده است، ما به طور طبیعی آنجا رفتیم. محل عروسی بسیار زیبا و ضروری است که اگر شما در آبخازیا هستید، بازدید کنید. البته، در زمستان، ساده تر است، مردم کوچکتر و همه جا هستند.

ما می خواستیم صبح روز بعد به برنج دریاچه برویم، اما قوی ترین باران بود، آب و هوا خراب شد، و گروه با هم نرفتند، فقط شجاع پیدا نکردند. بنابراین، ما برنامه های ما را تغییر داده ایم و تصمیم گرفتیم به Pitsundu برویم. در اینجا ما واقعا معبد قدیمی ساخت و ساز قرن دهم را دوست داشتیم، بسیار جالب است که بدن بازی کرد - ما نشستیم و به موسیقی گوش کردیم. آنها به گروه پیوستند تا به تاریخ معبد گوش کنند و بسیار شگفت زده شدند که در دوره شوروی آپارتمان ها وجود داشت. موزه تاریخ محلی در کنار طرف است، بنابراین ما آنجا را نگاه کردیم.

سفر زمستانی ما به آبخازیا 308_3

و سپس ما به روستای Ledza رفتیم تا از موزه خصوصی Hetzuriani بازدید کنیم. جالب ترین چیز این است که بنیانگذار او - ژئور هزوریانی در سال 1994 درگذشت و از آن زمان موزه به طور انحصاری به هزینه گردشگران که از او بازدید می کنند حمایت می شود. البته، البته، بسیاری از چیزهای جالب - صحبت در مورد زندگی و زندگی روزمره. اینجا و واگن ها، و ماشین برای دوختن کفش، و پدران. به طور کلی، فقط وجود ندارد. و بسیاری از انواع عکس ها، به دلیل خالق موزه در حرفه اصلی خود یک عکاس بود. خوب، روز بعد ما به خانه رفتیم، همه می خواستند نگاه کنند، و مجبور شدم به کار بروم.

ادامه مطلب