اولین سفر ما به پیتر

Anonim

داستان من در مورد چگونگی شوهرم و من برای اولین بار به دیدار پیتر رفتم، که رویای طولانی ما بود. بسیاری از چیزها را در اینترنت خریداری کرده اند، توصیه های دوستان و بستگان را شنیده اند و رانندگی کرده اند. قطار شب بود، بنابراین صبح ما به ایستگاه مسکو سنت پترزبورگ وارد شدیم. در ابتدا، اولین چیزی که به دوست دختر من رفت، که ما موافقت کردیم که چند روز باقی بمانیم. صحبت کرد، چیزهای چپ و بازگشت به پیتر.

اول از همه، همانطور که برنامه ریزی شده، ما به Hermitage رفتیم. اجازه دهید من توسط خبرنگاران هنر اروپایی ببخشید و دمپایی را به من نگذارم، اما من آن را دوست نداشتم. بیش از حد بسیاری از مردم، فقط کل جمعیت و نه کاملا موفق به نظر من سیستم ناوبری، اگر چه البته داخلی موزه و نمایشگاه های آن بسیار چشمگیر است!

اولین سفر ما به پیتر 30745_1

در طول سفر ما به Hermitage، پنجره را در مقابل کاخ پارکینگ شهاب سنگ ها مشاهده کردیم که در Peterhof از بین رفته اند. و آنها تصمیم گرفتند - چرا ما بلافاصله موج می کنیم. خوشبختانه فقط آخرین را مدیریت کرد. کمی در راه توسط زیبایی پیتر و هورا دوست داشت! ما در اسکله Peterhof رفتیم! این قطعا واقعی ترین داستان پری است. زمان برای خاموش کردن چشمه ها بسیار کم بود، اما ما وقت داشتیم که داستان پری زیبا جادویی را احساس کنیم. آنها تصمیم گرفتند بلافاصله برای خودشان تصمیم بگیرند که چه چیز دیگری روزی مطمئن شوید که بازگشت. بازگشت توسط حمل و نقل زمینی - مینی بوس به مترو، و آنجا به دوست خود.

صبح روز بعد ما اولین نکته را برای بازدید از موزه روسیه داشتیم. در نظر شخصی من، محتوای آن بسیار جالب تر از Hermitage است. وجود دارد و با ناوبری بسیار بهتر و ساده تر است و افراد بسیار کمتر بود. من بالاخره "آخرین روز Pompeii" از کارل بریلولف و مورد علاقه من "درخت نهم" Aivazovsky را دیدم. به هر حال، آنها تقریبا یک دوست را در مقابل یکدیگر آویزان می کنند، به طوری که من نمی توانم از این اتاق دور شوم. سپس ما به Malevich - میدان، دایره، صلیب رسید. به هیچ وجه تحت تاثیر قرار نمی گیرد.

اولین سفر ما به پیتر 30745_2

هنگامی که ما چند ساعت بعد از موزه روسیه بیرون آمدیم، من شروع به باران در خیابان کردم. البته، آنها دشوار است که آنها را بترساند، بنابراین به برنامه ادامه داد و ما به طور مستقیم از طریق چشم انداز نروسکی به کلیسای سنت اسحاق رفتیم. بیشتر از همه من تحت تاثیر قرار دادن حتی کلیسای جامع و سقف زمانی که ما آن را در پله ها صعود کردیم. از دیدگاه که آن را باز می شود و همچنین روح را متوقف می کند.

فقط فرود آمد و به سمت خاکی رفتیم، زیرا بلافاصله دعوت شد تا از طریق کانال ها راه برویم. این تصور پس از آن متناقض باقی مانده است - از یک طرف، البته، چشمگیر، زیبا و چشمگیر است. و از سوی دیگر، به نحوی همه چیز گذشت و من فقط Chizhik-Fawn، سود در خانه و هلند جدید به یاد می آورم.

البته، پس از پیاده روی از طریق کانال ها، عالی بود و به Nevsky در "جدول شماره 1" رفت تا غذا بخورد. سپس ما به خانه کتاب رفتیم. این یک ساختار چشمگیر است که ما مدت ها طول می کشد تا آن را نه تنها در خارج از خارج، بلکه در بازدید نیز نگاه کنیم. من واقعا همه چیز را دوست داشتم

خوب، در نهایت، رفت به راه رفتن بر روی زمین. ما به Admiralty نگاه کردیم، در سوار مس، به جزیره Vasilyevsky رفتیم و می خواست به قلعه پتروپاولوفسک برود، اما خیلی دیر شد. بنابراین، آنها فقط راه می رفتند و منتظر پل ها بودند. این مدت طولانی از لذت بردن از این عکاسی رویای است.

اولین سفر ما به پیتر 30745_3

در صبح روز سوم، ما دوباره در Nevsky بودیم. در حال حاضر ما کلیسای جامع کازان را با توجه به این طرح داشتیم، سپس ما راه می رفتیم، آنها به پل بانکی آمدند. در آنجا آنها یک کافه دنج را بر روی زمین های فونتها یافتند و در آن نشسته بودند. آنها ضربه محکم و ناگهانی و وارد معبد نجات دهنده در خون. فقط در داخل عجیب و غریب وجود دارد! و موزاییک عالی است!

بعد، مسیر Lavra الکساندر Nevsky بود. به زیبایی قطعا غیرعادی وجود دارد. آنها در اطراف قلمرو راه می رفتند، آنها به نکوپلیس رفتند - جایی که هر هنرمند، نویسندگان، آهنگسازان، شاعران و هر رهبری هنری در آنجا دفن شده اند. گورهای داستوفسکی، شالیپین و ناتالیا گوناچاوا-لنسایا را دیدم. در آنجا و بی سر و صدا و آرام، فقط نوعی صلح را پیدا می کند.

لاورا از قلمرو بیرون آمد و از طریق منطقه قیام به مترو، یک حیاط صندلی رفت. در راه ایستاده بود و پل Anichkov و سپس یک بنای یادبود کاترین دوم را بررسی کرد. پس از آن، ما به روستای سلطنتی رفتیم. البته، اگر آب و هوا حداقل کمی بهتر بود، آن را به نوعی سرگرم کننده تر خواهد بود. اما حتی در چنین آب و هوای بی شرمانه، احساسات لذت بخش تر و از کاخ و پارک بود. سپس کلاس دیگری که در آن پوشکین مورد مطالعه قرار گرفت و به لیسوم نگاه کرد. دوست داشتنی است

اولین سفر ما به پیتر 30745_4

به طور کلی، من اولین بار در زندگی خود را در نظر می گیرم سفر سه روزه به سنت پترزبورگ تبدیل به بسیار غنی بود، و به هیچ وجه در محتوای این سازمان ها سازماندهی نشده است. ما به مهمترین موزه ها و معابد شهر رفتیم و بسیاری از چیزها توانستند ببینند. اما البته، نه همه، بنابراین ما هنوز به سنت پترزبورگ بروید!

ادامه مطلب