کروز دریایی در فداکاری نروژ

Anonim

اولین روز سفر فراموش نشدنی ما در اصل اصل شروع شد - ما به قطار به پیتر رسیدیم و انتقال در ایستگاه در ایستگاه ملاقات کردیم. همه ما به آن لود شد و ما در این شهر خوش شانس بودیم تا پایه های اصلی را نشان دهیم. در عین حال، با ما یک راهنمای بود که کاملا دقیق بود. البته جالب بود. پس از سفر، ما به بندر وارد شدیم و بلافاصله به کنترل پاسپورت رفتیم.

خوب، پس از پایان تمام بازرسی های لازم، آنها در نهایت بر روی هیئت مدیره کروز ما افزایش یافت. آنها بر روی کابین ها مستقر شدند و از آنجا که چمدان باید انتظار داشته باشند که مناسب باشند، آنها برای کشف بوفه رفتند. و معلوم شد که یک مردم کامل به طور کامل وجود دارد، بنابراین حداقل یک مکان آزاد را پیدا کرده بود.

سپس ما به طور طبیعی رفتیم به تماشای خروج - که دارای پنجره یا بالکن در کابین بود، آنها به طور مستقیم از آنجا نگاه کردند، و بقیه در عرشه جمع شدند. هنگامی که آن را در نهایت به دریا آزاد شد، آنها به مطالعه خود لاینر، که در کافه است، که در یک نوار است که در حال نگاه کردن به نمای عصر، که در عرشه نگاه می کند، و کسانی که فقط در داخل کابین نگاه می کنند.

کروز دریایی در فداکاری نروژ 30365_1

روز دوم ما به طور کامل در دریا صرف کردیم. آب و هوا بسیار خوب بود و ممکن بود در استخر در عرشه چلپ چلوپ شود. کودکان در قورباغه بسیار انباشته شده اند، که فقط به عقب نشینی نبود. کسی گلف، کسی را در والیبال بازی کرد، به طور کلی، هر کس سرگرم بود که می خواست.

در روز سوم صبح، لاینر ما وارد پایتخت دانمارک کپنهاگ شد. کسانی که گشت و گذار گشت و گذار را پیش از آن خریداری کردند، به آنها رفتند، بقیه خودشان را بازرسی خواهند کرد. اما دو ساعت قبل از قایقرانی، هر کس در حال حاضر در هیئت مدیره بود. شب به طور معمول گذشت - هر کس سرگرم بود که او می خواست. از آنجا که ما در آب های خنثی بودیم، فروشگاه ها و کازینو شروع به کار کردند. احتمالا در کابین ها احتمالا هیچ کس را ترک نمی کند - همه جایی چیزی در منافع خود مشغول بود.

روز چهارم با این واقعیت آغاز شد که ما به هامبورگ وارد شدیم. در اصل، این برنامه همانند کپنهاگ بود. کسی با یک سفر سازمان یافته، تنها کسی رفت. اما از این زمان پارکینگ زمان طولانی تر بود، بسیاری نیز توانسته اند از شهر کیل دیدن کنند که در دو ساعت از هامبورگ قرار دارد. نزدیک به پایین ملافه در بندر، یک بازار کوچک سوغات باز شد و هر کسی که پس از گشت و گذار بازگشت، بلافاصله خود را خوشحال کرد.

کروز دریایی در فداکاری نروژ 30365_2

روز پنجم نیز به دریا منتقل شد. از سرگرمی دوباره استخر و ورزش زمین، کازینو و مغازه ها. تجهیزات ورزشی کافی نبود، بنابراین من توصیه می کنم همه را به چیزی با من بپردازم تا بتوانید از آن لذت ببرید. خوب است که انیماتورها در کودکان مشغول به کار بودند، بنابراین والدین می توانند آرام آرام شوند.

برای ششم روز به شادی جهانی، لاینر ما در نهایت به اولین FJORD نخستین هیرژر آمد. همه با فیلمبرداری بر روی عرشه ریختند، زیرا زیبا و حقیقت خیره کننده است - سنگ های بالا (تقریبا نام آن)، آبشارها، شهرک های کوچک. لاینر به طور طبیعی نمی توانست به اسکله کوچک مرطوب شود، بنابراین ما در قایق ها تحویل گرفتیم. سپس آنها چندین اتوبوس را دانلود کردند و ما به تور رفتیم. اتوبوس ها بلافاصله شروع به افزایش کوه ها کردند و ما را به دنبال نداشتند، زیرا جاده باریک است، سرپانتین با چرخش های شیب دار. لاینر ما از بالا مانند MatchBoxes بود. در شب خسته و راضی به هیئت مدیره بازگشت.

کروز دریایی در فداکاری نروژ 30365_3

در روز هفتم ما به دومین فوم فورولد جهان وارد شدیم. در اینجا گشت و گذار به دو نوع تقسیم شد - که با دیدار از یخچال، و بدون او. سپس در اتوبوس به عنوان پیچیده به عنوان پیچیده در روز قبل وجود داشت. سپس ما به یک قطار کوه رفتیم، که ما را در امتداد شیب کوه کوه بیست سلول گرفتیم. قطار متوقف شد تا بتوانیم آبشار آبشارها را تحسین کنیم. عینک فوق العاده! در شب، راضی و خسته وارد لاینر شد. ما در شب یک شام گالا با کاپیتان و ارائه تیم و آشپزی انتظار داشتیم.

روز هشتم ما به طور کامل برای بررسی شهر جذاب نروژی Stavanger اختصاص داشتیم. طبق استانداردهای نروژی، تقریبا یک رفت و آمد مکرر محسوب می شود، زیرا رنگ های بسیار گرم و شگفت آور بسیاری بود. در شهر، خلوص کامل، بلافاصله دیده می شود که به دقت دنبال می شود. بسیاری از مجسمه های متنوع گونه های مختلف و در مکان های غیر منتظره.

در روز نهم درست صبح، ما به پایتخت نروژ، اسلو رسیدیم. در اینجا، رک و پوست کنده، نه بیش از حد از جاذبه، بنابراین حتی روشن نیست که چرا بازرسی او در کروز بود. پراودا با تعدادی از مجسمه ها، پارک را تحت تأثیر قرار داد. او احتمالا معروف ترین در نروژ است.

برای روز دهم ما به زبان رفتیم و مسافرانی که از هامبورگ به آن رفتیم، از آن پشیمان شدند. در روز یازدهم، ما دوباره در کپنهاگ بودیم و روز دوازدهم به طور کامل در دریا برگزار شد. روز سیزدهم ما با این مناسبت در استکهلم، چهاردهم تا تالین، به خوبی خوشحال شدیم، و در پانزدهم ما راضی هستیم و خوشحال شدیم به پیتر بازگشت.

ادامه مطلب