در روستای Jemety استراحت کرد. آناپا در سپتامبر 2016 2 بزرگسالان 3 کودک. ما در 18 سپتامبر در ساعت 6 بعد از ظهر وارد شدیم، از قطار خارج شد و بلافاصله شرور T بود. K. دوش قوی بود. در مرکز تفریحی در خیابان پیشگام در کنار مغازه آهنربا، اتاق پیش پرداخت، به دنبال آن بود، به دنبال آن بود، زیرا من قصد داشتم خودم را آماده کنم.
روز بعد به مطالعه منطقه رفت و به دریا نگاه کرد. در راه به مغازه های دریایی، کافه ها، کانن ها، پیش نویس الکل، چادر با سوغات، لباس، اسباب بازی ها. پس از باران، گودال های بزرگ وجود داشت.
این خنک بود، ما در لباس های لباس پوشیدیم. آنها قصد نداشتند شنا کنند، اما پاها فرو ریختند. آب گرم بود، بعضی از مردم حمام کردند و کسی در ژاکت لباس پوشید.
روز بعد آب و هوا بلند شد، خورشید نگاه کرد و ما به شنا رفتیم. دریا گرم است، و هنگامی که آب را ترک می کنید، باد قوی را می شکند و بسیار سرد می شود. به طور کلی، باد همیشه بود. هنگامی که خورشید به ابرها رفت، می خواستم در پتو قرار بگیرم. از 12 روز ما فقط 4 بار شدیم، که بسیار ناراحت بود، زیرا ما به شنا و آواز خواندن رسیدیم.
در ساحل، یک شن و ماسه کوچک که من هر دو برای هر دو بچه را دوست داشتم، زیرا این بسیار جالب است. ساحل خود را تمیز، استراحت کمی. دریا شفاف است (فقط در روز آخر کمی تینا در ساحل وجود داشت) و کم عمق. شنا، شناور و عمق یکسان است. به عمق، من خواب نشدم، روی کمربند فرو ریختم.
آنها عمدتا برای خود آماده شدند، اما چند بار ناهار در کانت ها. ناهار در پنج: 4 بورچت، سالاد، سبزیجات خرد شده و سیب زمینی پخته شده با گوشت های گوشتی به ما هزینه 500 روبل. هیچ فرزندی با بورچ وجود ندارد، بسیار تیز و چربی بود. دومین بار سیب زمینی را با کتلت های ذخیره شده خریداری کردید. خطرات بیشتر شروع نمی شود و دوباره در خانه می خورند. در نزدیکی "مگنت" بچه ها بر روی ترامپولین ها پرش کردند و اتومبیل ها را رد کردند.
در حیاط ما یک بریز داشتیم، بنابراین کباب ها اغلب سرخ شده بودند. یک گوشت ترشی 250 R / kg خریداری کرد. قارچ ها. کودکان در زمین بازی بازی کردند.
ما روستا را دوست داشتیم، همه چیز در فاصله پیاده روی است. این تاسف است که آنها به پارک آب به پارک آب نمی روند، به دلیل آب و هوای بد او بسته شده است. امیدوارم سال آینده، اما در ماه ژوئیه.