من همیشه طرفداران مشتاق یک تعطیلات دریایی بودم، من هرگز نگران جاذبه ها، پارک ها، مربع ها، تاریخچه جایی که من هستم - تنها دریا، خورشید، رستوران ها و کافه ها و هتل ها نگران بودم، زیرا آنها مجبور بودند صرف کنند شب. با همان قصد من در بارسلونا رانندگی کردم، خوب و آنچه که اسپانیا اسپانیا اسپانیا اسپانیا بود، اما کلیشه ای من حتی هنگام سفر از فرودگاه به محل استقرار زمان ساخته شد. من وقت زیادی برای بازدید از بسیاری دارم، اما چنین زیبایی هنوز دیده نشده است که زندگی مدرن اروپایی بسیار نزدیک با یک پیر است و مهمتر از همه و غیر معمول این است که همه آن ها به شدت هماهنگ می شوند و فقط به نظر می رسد مانند یک طرف، نه مانند شیء خاص، و به عنوان مثال، یک خانه مسکونی بنیادی، اما این خانه بسیار زیبا و جذاب است - که نه به ظاهر شدن نگاه کنید.
اما فکر نمی کنم که این تنها یک شهر و همه، هیچ، سواحل زرق و برق دار، زیبا، دریای گرم، همه چیز بسیار تمیز و شسته و رفته، با این حال، تعجب آور نیست، زیرا کاتالونیا از هر بازدید کننده مالیات می گیرد. درست مثل این، چون توریست آمد. یک رویکرد جالب، اما کار می کند. به نظر می رسد که این شهر به مربع تقسیم شده است، بخش توریستی کوچک در خود بارسلونا وجود دارد، و همچنین حومه های بی پایان در هر دو جهت در امتداد ساحل، یک چهارم مدرن وجود دارد، که در آن کارکنان اداری خسته کننده و صالح در لباس های سختگیرانه رومینگ هستند ، و البته، مرکز شهر تاریخی، که برای نوشتن چیزی بی فایده است، به عنوان داستان برای صدها صفحه گسترش می یابد.
خلاصه، با قطار به بارسلونا، دوربین را فراموش نکنید و به همان اندازه که ممکن است یک درایو فلش، شخصا، فردی که در طبیعت او تنبل است و نه بسیار قابل اعتماد نیست - من حدود 2 گیگابایت مکان را در درایوهای فلش صرف کردم عکس ها. با این حال، حتی بدون آنها، این شهر برای همیشه در ذهن داشت و همیشه می خواست دوباره دوباره و بار دیگر بازگردد که من ثابت کرده ام، از آنجایی که من دو بار در کاتالونیا بودم، بر خلاف همه استراحت های دیگر که من در مسیر زندگی من ملاقات کردم. سفر موفق و برداشت های هیجان انگیز!