بانکوک - "تخلیه وحشی روستا" و یک شهر لبخند.

Anonim

اولین احساس روشن، من بلافاصله پس از فرود دریافت کردم، این دختران زیبا در یک تعظیم محترم با دست نخورده با دست و پنجه های آنها از رنگ های ریز شده منجمد شده اند. این را می توان تنها در تایلند دیده می شود، جایی که مردم از طریق کلمه "Wai" استقبال می شود. این نه تنها یک تبریک سنتی تایلندی است، بلکه یک مراسم کامل در آن احساس صداقت، محترم و احترام است. در اینجا چشم هایم به سادگی از اشکال و رنگ های مختلف فرار می کنند و گوش ها به سادگی از حفره صدایی صدای آشنا از مخلوط با ناآشنا بود. انفجار احساسات، و Apogee آنها من را در بانکوک منفجر می کند، آسمان خراش های بیشتری نسبت به نیویورک وجود دارد، آنها مجاور معابد با شکوه و لوکس بودا هستند. به نظر می رسید که بانکوک در تمام خواب و حتی عمیقا در شب نبود، در اینجا شما می توانید لباس ها را بخرید و خوشمزه بخورید. فقط شگفت آور، به عنوان یک روستای کوچک ماهیگیری تبدیل به چنین توسعه یافته، حمل و نقل با تمام رنگ های شهر رنگین کمان. این شهر همچنین به نام شرق ونیز نامیده می شود، شما می توانید با خیال راحت در Bangkoka در یک قایق موتور کوچک حرکت کنید، من توانستم تقریبا همه چیز را از آب ببینم: و کاخ سلطنتی و باغ وحش، و معروف Wat Pho یا معبد خواب بودا و صعودی سپیده دم قبل از اینکه چشم ها به طور مداوم ارتفاع را با مراکز کسب و کار و معابد به طور مداوم فلاش کنند.

بانکوک -

شورای هر کس که در بانکوک سقوط کرد: نترسید که غذا را از معامله گران خیابانی و کافه های ساحلی خریداری کنید، غذا در اینجا کیفیت خوب است. سعی کنید آن را مورد نیاز خود را بو داده، آن را به طعم تراشه ها یادآوری می کند. در شب، پس از خرید یک بلیط برای یک مترو سربار، از پنجره هایی که دیدگاه خیره کننده به ویژه در تاریکی افتتاح شد، به خیابان کوزایان افتادم. یکی دیگر از خیابان های مشابه، شما محل دیگری را پیدا نخواهید کرد که در آن شما از سراسر جهان می گذرد، و خیابان به یک ترافیک بزرگ از افرادی که رقص می کنند و در میله های باز نشسته اند، به یک ترافیک بزرگ تبدیل می شود. من واقعا دوست داشتم از طریق خیابان ها از طریق خیابان ها سرگردان باشم، جمعیت محلی را تماشا کنم، همانطور که آنها ارتباط برقرار می کنند، عجله می کنند، مثل این که من به سه ماهه واقعی چینی سرگردان شدم، به نظر می رسید که این یک بازار بی نهایت با دسته ای از مغازه ها و مغازه های سوغات است. یک بازار رنگی وجود دارد، دقیقا بعد از ساعت 6 بعد از ظهر باز می شود، که من رنگ آنها را نمی بینم، از عطر و طعم سر من فقط در اطراف راه می رفت، من نمی توانستم حفظ و خرید 150 گل رز برای 200 روبل. سفر گشت و گذار به جاذبه اصلی کاخ سلطنتی، بسیار آموزنده بود، ما در کنار صندلی های تخت سرگردان، معابد بودایی، بازدید از 4 بنای پگودا، بازدید از کتابخانه سلطنتی، باغ و گالری را بررسی کرد. به نظر من، تصورات چپ، البته، بسیاری از این لوکس، طلایی، به نظر من، که به بانکوک آمد باید بازدید شود.

بانکوک -

بانکوک -

برای احساس این تئوری، تصمیم گرفتم بر روی یک حمل و نقل سنتی سوار شوم - Tuk-Tuk-Tuk-Tuk - بسیار غیر معمول من به شما احساس می کنم.

بانکوک -

بانکوک فقط یک بهشت ​​برای کسانی است که دوست دارند پیاده روی کنند، من در اطراف ابرها در همه جا راه می رفتم، در همه جا، مجسمه های بودا و کامپایلرهای طالع بینی را دیدم. در بانکوک، مکان های بسیاری که من توانستم دیدار کنم، هر کدام از آنها یک تصور ساده را ترک کردند: من به شهر از عرشه مشاهدات "Bayon Skye" نگاه کردم، از تپه طلایی، یک مزرعه کروکودیل، یک شهر باستانی، که نزدیک او بود، بازدید کرد ، پارک صفری، زمرد صومعه بودا، اقیانوسا، موزه قایق های سلطنتی، پارک تقلب لاندا. شهر بسیار روشن و رنگارنگ است، در هر کجا او بوی ادویه جات ترشی جات و بخور دادن است. بانکوک به تنهایی دوست دارد، دیگران نیستند، اما در قلب من برای همیشه باقی مانده است.

ادامه مطلب