بازدید از Grand Canyon یکی از مراحل اجباری سفر ایالات متحده ما بود. و پس از یک پرواز 6 ساعته از نیویورک، دوست من و ما در ققنوس بودیم. در اینجا ما در حال حاضر منتظر Ford Mustang 2012 پیش رزرو شده بودیم. جدید، با صفر مسافت پیموده شده، موستانگ ما از فرودگاه به شهر خود رسیده است. ققنوس به ویژه به یاد نمی آورد. یک کلان شهر معمولی آمریکایی. تقریبا هیچ کس در مرکز شهر وجود ندارد.
نه مشکوک نیست، تمرکز بر سنگ سخت، که در آن ما قصد داشتیم شام را داشته باشیم، ما در کنار میدان بسکتبال باشگاه Phoenix Suns بودیم. کنجکاوی و اشتیاق من برای عرصه های ورزشی در این مجتمع ورزشی پاهایم را متحمل شد. در شگفتی ما، ما برای هر گونه مشکلی در داخل عرصه از دست رفتیم. و ما خوشحالیم که برخی از عکس های دادگاه بسکتبال را گرفته ایم، در آن لحظه نوعی از رقابت های کودکان برگزار شد.
پس از گذراندن 10 دقیقه برای بازرسی، ما رفتیم تا یک میان وعده را در هارد سخت داشته باشیم، که درست در سراسر جاده است. هیچ کس در کافه وجود نداشت! ما تنها بازدید کنندگان بودیم. با تشکر از این، دام های ما کاملا سریع تبدیل شد))
ما قصد داریم چند روز در شهر Flagstaff باقی بمانیم. این مکان به نظر می رسید به ما به طور مطلوب در ارتباط با Grand Canyon واقع شده است. ما در حال حاضر به هتل در حال تیره شدن وارد شدیم. به سرعت در پذیرش شکل گرفت و به خواب رفت. ما صعود اولیه داشتیم، در 7. خوب این به خاطر مناطق زمانی برای ما آسان بود. تمام روز که ما در مورد ذخایر و به سادگی مکان های شگفت انگیز بودیم، نمی توانستم باور کنم که همه اینها نشان داده شده است. من از دوران کودکی تمام این مکان ها را دیدم و در اینجا آنها در مقابل من هستند، در تمام شکوه های آن.
جاده های متروکه، با مناظر زرق و برق دار. موسیقی هندی موضوعی، صدایی از ستون های ماشین، زمانی که شما به رزرو سرخپوستان رانندگی می کنید. و، البته، خود کانیون! من فقط روی عکس ها نشستم و از دیدگاه ها لذت بردم.
احساس آرامش در آن لحظه به من حمله کرد. من عاشق چنین مکان هایی هستم که باعث می شود همه چیز را فراموش کنید و فقط از لحظه لذت ببرید. این غیر قابل توصیف است! این یک احساس است که در مقابل شما فقط یک عکس است، همه به نظر می رسد خیلی غیر واقعی است که مدت زیادی نیست که باور کنیم این یک معجزه غیر خوب است.
بازگشت به Flagstaff ما در ساعت 9 بعد از ظهر وارد شدیم. شهر کوچک است. اساسا، دانش آموزان در آنجا زندگی می کنند، زیرا شهر دارای یک دانشگاه بزرگ است. بنابراین، بسیاری از کافه ها، باشگاه ها و سرگرمی های دیگر برای جوانان وجود دارد. هیچ چیز برای نگاه کردن به آنجا وجود ندارد، اما همانطور که گفتم، کاملا در رابطه با کانیون واقع شده است.
و البته، چند عکس از موستانگ ما. ماشین یک افسانه است. فورد به طور کامل به سفر ما از طریق این منطقه نزدیک شد. و در آن زمان، او هزینه ما را کاملا ارزان قیمت.
من دوست دارم که چگونه آمریکایی ها برای طراحی خواران و مغازه های سوغات مناسب هستند. در بخش از ققنوس به وگاس، تعداد زیادی از کافه ها را با مغازه ها ملاقات کردیم. به نظر می رسد که در این بیابان چند نفر اتفاق می افتد، اما حتی انتخاب زیادی از محصولات مختلف سوغات وجود دارد.
ما نیمی دیگر از جاده را به وگاس تحت تاثیر قرار دادیم. تا کنون، انواع و ساختارهای زیر باعث شد ما آنها را تحسین کنیم =))